روایت لایههای پنهان زندگی، دغدغه اساسی من است
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۹۴۴۹۸
سیدمحمدعلی حامدرضوی، کارشناس و مجری این برنامه در پاسخ به این سؤال که چرا کتاب میخوانیم؟ اظهار کرد: کتاب خواندن حال آدم را خوب میکند. هرچقدر کتابهای بهتری بخوانیم اوقات خوشتری داریم و حالمان به همان نسبت بهتر میشود. دلیل دیگری که کتابخواندن مفید است اینکه خیالپردازی و رؤیاهای ما بیشتر و بهتر میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
معرفی استاد میرکیانی
رضوی در معرفی استاد میرکیانی اظهار کرد، محمد میرکیانی در کودکی و نوجوانی کارگر چاپخانه بوده و حروفچینی میکرده است. زمانی که اولین کتاب خود را نوشته قبل از آن ۱۵ شغل مختلف را تجربه کرده است. ۴۱ سال پیش وارد گروه کودک رادیو میشود و پس از آن در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کار میکند. بیش از ۶۰ کتاب به رشته تحریر درآورده و بیش از ۵۰۰ قصه برای کودکان نوشته است. بعضی از کتابهای میرکیانی تبدیل به فیلم و انیمیشن شده است. نویسنده مجموعه حکایتهای کمال که از تلویزیون پخش شده است میرکیانی بوده است. تمام دغدغههای میرکیانی این است که کودکان از زبان، تاریخ و فرهنگ ایران بیشتر بدانند.
بالاترین افتخارم این است که برای نوجوانان مینویسم
در ادامه استاد میرکیانی، نویسنده کتاب جشن خرگوشهااظهار کرد: بالاترین افتخار من این است که برای نوجوانان کشورم مینویسم و سالهاست عمرم را برای نوجوانان صرف کردم. در محلات جنوب تهران به دنیا آمدم و با فقر روزگار کودکی را گذراندم. تقدیر بر این بود که وارد فضای داستان و نگارش کتاب برای نوجوانان شوم. در حوزه ادبیات نوجوانان انواع ژانرها ازجمله داستانهای روستایی، کارگری، فانتزی، تخیلی و... را تجربه کردهام. برای سنین دیگر نیز کتاب نوشتهام اما درصد بالایی از آثار من برای گروه سنی نوجوانان است. نویسنده کتاب ملکه موشها اظهار کرد: برای نگارش داستان، دائما فضاهای داستانی را تغییر دادهام. بارها گفتهام که آثار نویسنده باید مثل آلبوم عکس باشد و مخاطبان با ورق زدن آن، فضاها و داستانهای مختلفی را ببینند.
کتابهای چندجلدی را باید کامل خواند
این نویسنده کودکان و نوجوانان اظهار کرد: کتاب جشن خرگوشها از مجموعه سهگانه است. مجموعه سهگانه با کتابهای چندجلدیها متفاوت است و کتابهای چندجلدی را باید کامل خواند درحالیکه بهطور مثال سهگانه «ماجرای دشت مرموز»هر کتاب هویت مستقلی دارد و میتواند جداگانه خوانده شود. ماجرای دشت مرموز با زیرشاخه جشن خرگوشها، ملکه موشها و بازی بازها است که البته دو مجموعه دیگر با عناوین عروسی غازها و کاخ کلاغها را نیز شامل میشود که این دو داستان در آینده نزدیک منتشر خواهد شد.نویسنده کتاب قصه ما مثل شد، تصریح کرد: مجموعه ماجرای دشت مرموز بر محوریت چند گروه از حیوانات است که در هر کتاب ماجرای تازهای را رقم میزند. روباهها شخصیتهای منفی این مجموعه هستند که در هر قصه برای به دام انداختن دیگر حیوانات توطئه تازهای انجام میدهند. بازها قهرمانهای این مجموعه هستند که در نهایت به یاری حیوانات ضعیف میآیند و روباهها را شکار میکنند.
داستانی مدرن نوشتم
میرکیانی با بیان اینکه نوجوانان علاقه زیادی به داستانهای مدرن دارند، اظهار کرد: هدف من از نوشتن ماجرای دشت مرموز و مشخصا جشن خرگوشها این بود که با توجه به اینکه علاقهمندی نوجوانان به داستانهای مدرن بیشتر شده، داستانی مدرن و در فضایی فانتزی روایت کنم. داستانهای حیوانات در جهان جزو پرطرفدارترین و پرفروشترین آثار است و همچنین انیمیشنهایی با کاراکترهای حیوانات در جهان مورد استقبال بالایی است. ادبیات کودک و نوجوان پُر شده از آثار فانتزی ترجمهای؛ به همین دلیل تلاش کردم تا آثاری فانتزی اما با رنگ و لعاب ایرانی بنویسم که با فضای زندگی نوجوانانمان همخوانی داشته باشد.سردبیر برنامه خاطرهانگیز قصه ظهر جمعه رادیو ایران تصریح کرد: تقریبا همه نویسندگان حوزه نوجوان در جهان آثاری با کاراکترهای حیوانات نوشتهاند. در ادبیات کهن ما نیز آثاری همچون «کلیله و دمنه»، «منطقالطیر»، کلیات عبید زاکانی، کلیات شیخبهایی و... را داریم که حیوانات در این آثار نقش تعیینکنندهای دارند. نویسنده کتاب بازی بازها درباره مهمترین دغدغه نویسندگی خود گفت: دغدغه اساسی من این است که کودکان و نوجوانان ما با مفهوم زندگی آشنا شوند. بچهها باید زندگی را بفهمند و درک کنند. دفاع از حقوق فردی و اجتماعی در گرو خواندن کتاب و آشنایی و درک مفهوم زندگی است. دغدغه من این است که ناگفتهها و لایههای پنهان زندگی را در قالب داستانهای مختلف مطرح کنم. سالها در رادیو کار کردم و در شبکههای مختلف تلویزیونی فعالیت داشتهام و این دغدغه را دنبال کردهام. اگر در دوران نوجوانی با مفهوم زندگی آشنا و آن را درک کنید در آینده مسیر زندگی برای شما هموار خواهد شد.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: محمد میرکیانی کتاب کتابخوانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۹۴۴۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روزنامه اطلاعات: ملت در چه فکریه؟ دولت در چه کاریه؟
به گزارش «تابناک»، روزنامه اطلاعات نوشت: یکی از مشکلات اساسی در موضوع رابطه دولت، ملت شکاف قابل توجه عمیق یا بهتر بگوییم تفاوت نمایان در دغدغههای حکومت و دولت و اکثریت ملت است.
اگر جامعهای احساس کند که حاکمانش با دغدغههای او بیگانهاند، قدر مسلّم احساس خوشی و نزدیکی و مودّت با حکومت دولت ندارد و این احساس بیگانگی و دوری یا بیتفاوتی میآورد یا بغض و نافرمانی...
متأسفانه برخی مقامات در ارکان قدرت و در نظام تصمیمگیری به جای پرداختن و توجه به اولویتها، دغدغهها و مشکلات اساسی، اولویتهای دیگری برای خویش و جامعه تعریف میکنند که برای تقویت رابطه دولت، ملت زیانبار است. به عنوان مثال آنقدر که مثلاً درباره لایحه حجاب خبر و مصوبه و اظهارنظر میشنوند و میخوانند و آن را به اصطلاح بولد و گل درشت میبینند، درباره معیشت و تورم و گرانی و مشکلات درمانی، مسکن، حقوق و... این دغدغهمندی را نمیبینند.
یا وقتی میشنوند شهر هزار دغدغه دارد که باید بدان پرداخت و اولویت مقام مسئول فرضاً ساخت مسجد در پارک است، به خوبی این را درک نمیکنند.
به عنوان مثال در هر دو مورد در ظاهر دغدغه دینی مطرح است، اما نسبت به آنچه که در لایههای پنهان و پیدای جامعه و همان شهر به خاطر عدم توجه به اولویتهای اصلی شهروندانش موجبات سلب اعتماد مردم به کارایی و کارآمدی حکومت دینی شده است، بیتوجهند و گاه مردم به این نتیجه میرسند که گویا مسئولان در دنیای دیگری سیر میکنند که با دنیای دغدغهمند آنان نسبت چندانی ندارد. حتی برخی با بدگمانی چنین تعبیر میکنند که حضرات دردها و دغدغهها را میدانند، اما برای انحراف افکار عمومی با طرح دغدغههای فرعی، شرایطی فراهم میکنند که توجهات به سمت دیگری معطوف شود...
فرقی نمیکند کاسب باشید یا تولیدکننده، صادرکننده باشید یا وارد کننده و تاجر. کشاورز باشید یا کارمند، پزشک باشید یا پرستار یا معلم... در هر صنف و گروهی که باشید این فاصله میان دغدغههای خود با دغدغههای نظام حکمرانی را درمییابید. همه با تفاوتهایی میگویند دولت که به فکر ما نیست، درد ما را نمیفهمد و نمیداند و تصمیماتی که میگیرد به نفع ما نیست و گره از کار ما نمیگشاید.
اگر بخواهیم با حسن نیت به مساله نگاه کنیم باید گفت علت اصلی، ظرفیت اندک نظام تصمیمگیری برای حل مشکلات اساسی و درک اولویتهای اصلی ملک و ملت است. اگر سطح هوشیاری و عقل و تدبیر و دانایی نظام تصمیمگیری، اندک یا ناکافی باشد قاعدتاً حتی با وجود نیّت خیر در تشخیص سره از ناسره، درمیماند.و نتیجه کارشان گاه فاجعه به بار خواهد آورد، یا نتیجه عکس میدهد و حداقل گرهی نمیگشاید.
به عنوان نمونه ساعتها و روزها و ماهها وقت برای قانون حجاب میگذارند، اما به جایی نمیرسند. هزاران میلیارد صرف اجرای طرح ازدواج و فرزندآوری میکنند، اما نتیجه نمیگیرند. یا برای کمک به معیشت مردم و جلوگیری از رشد قیمت کالاهای اساسی میلیاردها دلار ارز ارزان و ترجیحی اختصاص میدهند و اثر آن در سفرههای مردم دیده نمیشود، به صدها موسسه و سازمان و نهاد مذهبی و فرهنگی بودجه میدهند تا گرایش به دین و دین باوری بیشتر و بیشتر شود، اما ثمری در بر ندارد. علت آن هم این است که برای هر دردی باید ابتدا زمینههای پیدایی آن را خوب شناخت و تشخیص داد و سپس داروی مفید و موثر آن را تجویز کرد و این کار نیازمند طبیبی با تجربه و عالم و کارآزموده است که خوب تشخیص دهد و سپس درمان را آغاز کند.
توصیهای که میتوان داشت اینکه عزیزان اگر صلاح ملک و ملت که هیچ، حتی اگر رستگاری خود را هم میخواهید به دغدغههای اصلی مردم بپردازید و برای تشخیص و فهم درست اولویتهای اصلی کشور و ملت سطح دانش و آگاهی خود را با استفاده از نخبگان و عالمان دلسوز و نه صرفاً با ظرفیت محدود دانشی خود و همفکران خودتان بالاتر ببرید تا بتوانید تصمیمات درستتری بگیرید و این شرح صدری میخواهد که شوربختانه چندان در نظام تصمیمگیری و به ویژه در دولت شاهد آن نیستیم. هیچ خوب نیست که بخش اعظمی از جامعه با خود بگوید، درد ما چیست و درد این ها چه؟ گویی انگار در جغرافیای دیگری زندگی میکنند و با مردمان خطه دیگری سروکار دارند!